طفل بیحوصله ام خسته ز تعطیلی ها!
"مهرِ" من زود بیا؛ وقت دبستان من است...
به روي نديده ات قسم چشمان عاشقم در پي واژه اي مي گردند تا نامت را صدا كنند ...
اما چه كند واژه ها و چه بي معناست هر واژه اي در برابر معناي وجودت ...
از مهرباني « م » مي چينم ...
از هدايت « ه » را ...
از دادگري « د » را ...
و از يوسف گمگشته « ي » را ...
و گاهي كه دلم به اندازه ي تمام غروب ها مي گيرد ...
و من از تراكم سياه ابرها مي ترسم ...
و هيچ كس مهربانتر از تو نيست صدا مي زنم ...
كجاست آن يوسف گمگشته مهرباني كه چراغ هدايت به دست در زمين دادگري كند ؟
كجاست مهـدي ... ؟
مرا در ياب ...
در انتظارت هستم و خواهم بود ... بيا ... بيا ...
مهديا دل شكسته ام را به تو مي سپارم ... دلدارم تو باش
« به اميد روز ظهور »
مدیحه تصویری ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س)
حاج محمود کریمی
آسمان می خواند امشب قدسیان دف میزنند
قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
اللهم عجل لولیک الفرج
جمعه ها یک یک همه در سبقت همدیگرند
غفلت ما و فرار جمعه ها فعلا همین !
جمعه احوال عجيبي دارد
هر كس از عشق نصيبي دارد
در دلم حس غريبي جاري است
و جهان منتظر بيداري است
جمعه، با نام تو آغاز شود
يابن ياسين همه جا ساز شود
جمعه يعني غزل ناب حضور
جمعه ميعاد گه سبز حضور
جمعه هر ثانيه اش يكسال است
جمعه از دلهره مالامال است...
ابر چشمان همه باراني است
عشق در مرحله پاياني است
كاش اين مرحله هم سر مي شد
چشم ناقابل ما تر مي شد...
اللهم عجل لولیک الفرج
دلم سیاه و دو چشمم سفید … آقا جان
گذشت هفته و جمعه رسید … آقا جان
به این امید فقط زنده ام مگر روزی …
مکن امیدِ مرا نا امید … آقا جان
اللهم عجل لولیک الفرج
میگویند جمعه می اید....
آری ، روزی که بازار تعلقات دنیا را تعطیل کنیم
او خواهد آمد .
از تو گفتیم و نوشتیم و شنیدند همه
جمعه ها منتظر شعر سپیدند همه
کاش وقتی که می آیی روی پیشانی ما
بنویسند بپای تو شهیدند همه
اللهم عجل لولیک الفرج
ابلیس میگوید: من در پنج مورد، دیگر چاره و حیلهای ندارم که بتوانم بنیآدم را قبضه کنم و غیر این موارد، انسانها در قبضة قدرت و وساوس من هستند:
1. کسی که با نیّت راست و درست به خداوند پناهنده شود و در تمامی کارهایش به خدا تکیه کند و به حبل او چنگ بزند؛
2. کسی که در طول روز و شب، ذکر مدام و توجّه مستمرّ به حق تعالی داشته باشد؛
3. کسی که برای برادر مؤمنش بپسندد و راضی باشد، هرچه را برای خود میپسندد و راضی است؛
4. کسی که در وقت رسیدن سختیها ومصائب، بیتابی و ناشکری نکند و راضی به قضای الهی باشد؛
5. کسی که راضی و خشنود باشد، به آنچه که خداوند برای او روزی و مقدّر نموده و برای روزی خود مهموم و غمگین و ناراضی نباشد.
فلسفه غیبت وزمینه ظهور
دربعضی ازروایات آمده است که فلسفه غیبت امام زمان(عج)ازاسراری است که پس ازظهور آن حضرت معلوم خواهد شد همان گونه که
مرحوم شیخ صدوق(ره)از امام صادق(ع)روایت کرده است:((عبدالله بن فضل هاشمی گوید ازامام صادق(ع)شنیدم که فرمودند:صاحب الامر
غیبتی دارد که ناچار ازآن است...پرسیدم:چرا غیبت می کند؟فرمود به علتی به مااجازه نداده اند آشکارسازیم عرض کردم:چه حکمتی
درغیبت اوست؟فرمود:همان حکمتی که درغیبت سفرای الهی پیش ازاوبوده است
بقیه در ادامه مطلب
غزلی نیست که در وصف تو کامل گردد
دله زارم به فدایت که چه قابل گردد
در ره عشق تو جان میدهم و هستی خویش
گوشه چشمی بنمایی همه حاصل گردد
ماه من ؛ پرده برانداز ز روی مه خود
تا که چشم و دله من مست شمایل گردد
با خیال تو کنم ولوله در سینه بپا
نفسم بی تو بدان زهر هلاهل گردد
بی تو عمریست که سر میشود این تنهایی
کن قبول این دله دیوانه که عاقل گردد
کشتی عشق تو لنگر بزند در دله من
رد پای تو اگر نقش به ساحل گردد...