آنچه را نمی دانی مگو،
بلکه هر آنچه را که می دانی نیز اظهار مکن!
امام علی (ع)
خوشبختی یعنی...
خوب یاد گرفته ایم ورانداز کردن همدیگر را یک خط کش این دستمان...
و یک ترازو آن دستمان...
اندازه می گیریم و وزن می کنیم ؛
آدم ها را...
رفتارشان را...
انتخاب هایشان را...
تصمیم هایشان را...
حتی قضا و قدرشان را !
به رفیقمان یک تکه سنگینی می اندازیم...
بعد می گوییم : خیر و صلاحت را می خواهم !
غافل از اینکه چه برسر او می آوریم !
در جمع ، هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم آن یکی را به ازدواج نکرده اش...
این یکی را به نوع رابطه اش...
آن دیگری را...
میرویم توی صفحه ی یکی و نوشته اش را میخوانیم می نشینیم و قضاوت می کنیم یکی هم نیست گوشمان را بگیرد که :
های ! چندبار توی آن موقعیت بوده ای ؟!
که حالا اینطور راحت نظر می دهی حواسمان نیست که چه راحت با حرفی که در هوا رها میکنیم...
چگونه یک نفر را به هم میریزیم...
چند نفر را به جان هم می اندازیم...
چه سرخوردگی یا دلخوری بجای میگذاریم چقدر زخم میزنیم...
حواسمان نیست که ما میگوییم و رها میکنیم و رد میشویم اما یکی ممکن است گیر کند بین کلمه های ما ، بین قضاوت ما ، بین برداشت ما ،
یادمان باشد دلی که می شکنیم ارزان نیست...
تمام جمعه ها نامت روبردم.
نشستم اشک چشمام رو شمردم
آقا جون زیر لب دارم دعایی
. اباصالح اباصالح کجایی
گل نرگس برات عالم بمیره.
همین جمعه بیا اون جمعه دیره
چراپایان نداره این جدایی
. اباصالح اباصالح کجایی
. به قربون تو وتنهایی تو.
فدای عصمت زهرایی تو.
توغربت آشیون آشنایی
. اباصالح اباصالح کجایی

می رسد آنکه به دستش گره ها وا شدنی است
آنکه با آمدنش نـور هویـدا شدنی است
غم مخور ای دل سرگشته سحر نزدیک است
شب ظلمــانی این بادیه فردا شدنی است
علت دوری از یــار گنـاه است گنـاه
ورنه پابوسی آن ساکن صحـرا شدنی است
این همه اشک که جاری شده ، با آمدنش
رودهایی است که تبدیل به دریا شدنی است
هیچ امّــید نداریم به تدبیر کسی غیر از او
عشق در دولت مهدی است که معنا شدنی است
مادرش درس به ما داد که تنهــا و غریب
پشت در ، بین گذر ، یاری مولا شدنی است
منتقم می رسد و با غضب حیــدری اش
انتقام گل نشکفته ی زهرا شدنی است
بر سر تربت مـــادر عَلَمی خواهد زد
قبر پنهان شده ی فاطمه پیدا شدنی است
به رسم ادب و انتظار
آقای خوبی ها ....
این روزها که یاس علی قد خمیده است
دل بیشتر برای ظهورت تپیده است
اللهم عجل لولیک الفرج...
باران می بارد...
شاید؛
فاطمه (س) پشت پای مهدی (عج)آب میریزد...
عصر پنجشنبه است ...
دوباره آخر هفته دلگیر شروع شد...
آقا بیا و جمعه یمان را شاد کن....
.
.
اللهم عجل لولیک الفرج ..
داستان شهر مزار شریف
تقدیم به حضرت زهرا (س)
شهر مزار شریف در ولایت بلخ افغانستان قرار دارد و دارای بارگاهی باعظمت و باشکوه بوده و مورد توجه شیعیان افغانستان است.گرفتاران بسیاری از این بارگاه حاجت گرفته اند .مشهور است کبوتران با هر رنگی به این بارگاه بیایند به رنگ سفید درمی آیند روی سنگ قبر نوشته شده است
«هذا مزار شریف علی بن ابیطالب ،اینجا مزار شریف علی ابن ابیطالب است»
باوری غلط وجود دارد که پیکر مطهر امام علی(ع) اینجاست این در حالی است که بی هیچ شک و شبهه ای مرقد مطهر آن حضرت در نجف اشرف است قضیه واقعی مزار شریف که متاسفانه به گوش کمتر شیعه ای در ایران رسیده به این شرح است سالیان پیش حاکم بلخ که سنی مذهب بود دچار زخمی در ناحیه پا گردید مداواهای فراوان نمود لیکن پایش بهبود نیافت
بقیه در ادامه مطلب
آقا سلام، روضه مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد
آقا اجازه هست بخوانم برایتان
این اتفاق از دم یک در شروع شد
تا ریشه های چادر خاکی مادرت
آتش گرفت،روضه معجر شروع شد
فریادهای مادر پهلو شکسته ات
تا شد فشار در دو برابر شروع شد
این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب
بی اختیار گریه حیدر شروع شد
وقتی رسید قصه به اینجای شعر من
ایام خانه داری دختر شروع شد .....
دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر
یک ماجرا به قافیه سر شروع شد
شیعیان عید ندارند. أین فاطمیون

از حضرت صادق (ع) روایت شده است: «گویا سفیانى (یا فرمود رفیق سفیانى) در «كوفه» شهر شما فرود آمده و از جانب او صدا می زنند: هر كس سر یك نفر از شیعیان على را بیاورد، هزار درهم به او خواهیم داد. كار به آنجا می رسد كه همسایه همسایه را می گیرد و می گوید: این از شیعیان علی است. سپس گردن او را می زند و هزار درهم می گیرد.
دشمنی با امام زمان (ع) چگونه به وجود میآید؟
(حرام زادگی)
زنازادگان، در تاریخ، سابقه ی کشتن انبیاء و امامان و حجّت های خداوند را دارند؛ کسی که شتر حضرت صالح(ع) را به قتل رساند، در روایات اینگونه معرفی شده است: «...مردى سرخ مو و كبود چشم و زنازاده كه پدرى براى او شناخته نبود و «قدّار» نام داشت...» (1)
از امام باقر(ع) نقل شده است: «...شخصى كه حضرت یحیى بن زكریا را كُشت زنازاده بود.» (2)
اسمورف ها از تولد تا کنون
در سال ۱۹۵۸کاراکترهای بامزه ای توسط یک طراح بلژیکی در داستان های کمیک استریپ خلق شدند که نامشان را اسمورف گذاشتند. پس از درگذشت خالق این کوتوله ها پسر او داستانک های مصور آنها را ادامه داد تا اکنون که با گذشت بیش از نیم قرن، این کوتوله های آبی رنگ به نام اسمورف ها در تمام جهان شناخته شده اند و خیل عظیمی از کودکان دیروز و امروز (به واسطه ی سری سه بعدی آنها) جزو طرفداران آنها هستند و تولیدات مختلفی اعم از انیمیشن دو بعدی و سه بعدی، فیلم سینمایی در دو نسخه که به زودی سری سوم آن هم ساخته می شود، تولید و پخش شده اند.
بقیه در ادامه مطلب