میلاد فرخنده فخر زنان بانوی صبرو استقامت مبارک
زینب ای آئینه زهرا نما
زینت وجه علی مرتضی
دلربائیت جهان را کرده مات
زائر رویت دو چشم مصطفی
چهره زهرائیت چون فاطمه
چشمه نور جمال کبریا
تا که نقاش ازل نقشت کشید
بعد از آن عشق آمد و شد مبتلا
گر نبودی عشق هم هرگز نبود
جلوه ای از یک ظهورت کربلا
مستی آمد تشنه جام تو شد
نی ز نای حنجرت دارد نوا
روز میلادت نمی یابی قرار
جز به روی دست یار آشنا
آشنایی دل و دلبر رواست
بوده از روز ازل حکم قضا
حک شده بر صفحه قلبت حسین
عشق او در سینه ات چون کیمیا
پا به پایش بوده ای و تا ابد
کی شوی از دلبرت هرگز جدا
گوئیا رفتی تو هم تا قتلگاه
راس تو با او جدا شد از قفا
هم به دیر و تشت زر ، کنج تنور
بوده ای بر نی چو یارت هر کجا
سنگ دشمن روی نیزه بشکند
هم سر او را و هم قلب تو را
هر که یک بار و تو اما زینبا
کشته عشق حسینی بارها
یـا صاحــب الزمـــــان!
ایـــن روزهــا دیــگـر کـســی یـاد شُــما نیـســت
دیــگـر کـســی ذکــر لبــش "آقــا بـیا" نیـســت!
تــرسـم عـــزایِ مــادرت آیــد و لٰــکـن...
گـویــنـد: نــوروزســـت، هــنـگامِ عــزا نـیسـت!!
اللهم عجل لولیک الفرج
آقا جان ! فاطمیه نزدیک است .
مادرتان روزهای پایانی دعایی کرد که
فاصله اش تا اجابت ، بیش از چند روز نبود :
" اَللّهمَّ عَجّل وَفاتی سَریعا "
آقا جان ! دعای ما که به در بسته میخورد ...
تو را به حق مادرت دعا کن
کافیست دستانت را بالا بگیری و بگویی :
" اَللّهُمّ عَجّل فَرَجی سَریعا "
ﺍﻟﻬﯽ
ﺑـﻮﯼ ِﻧﺎﺏ " ﺑﻬﺸـﺖ "ﻣﯿﺪﻫﺪ ﻫﻤـﮥ " ﻧﺎﻣﻬﺎﯼ ﻗﺸـﻨﮓ ﺗــﻮ
ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻣﺸﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﺩﻟﻢ
ﮔﻔـﺘﻪ ﺑـﻮﺩﯼ "ﺍَﻟﺠَّﺒﺎﺭ "
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐـﻪ ﺟُـﺒﺮﺍﻥ ﻣــﯿﮑﻨﺪ ﻫﻤـﮥ
ﺷﮑﺴﺘﮕـﯿﻬﺎﯼِ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﮔﻔـــــﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ " ﺍَﻟﻤُﺼَـﻮِّﺭ "
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐــﻪ ﺍﺯ ُ ﻧﻮﻣـﯿﺴـﺎﺯﺩ
ﻫﻤﮥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻭﯾـﺮﺍﻥ ﺷـﺪﻩ ﺍﺳـﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﻟﺖ
ﮔﻔــﺘﻪ ﺑـﻮﺩﯼ " ﺍﻟﺸّـﺎﻓـﯽ "
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐـــﻪ ﺷِﻔﺎ ﻣـﯿﺪﻫﺪ ﺗﻤﺎﻡ ِ
ﺯﺧﻤﻬـﺎﯼِ ﻋﻤﯿﻖ ﻭ ﻧﺎﻋـﻼﺝ ﺭﺍ
ﻫـﻮﺍﯼ ﺩﻟﻢ ﺳﺒﮏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑــﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻧﺎﻣﻬﺎﯼِ ﺯﯾﺒﺎﯾﺖ
ﻧَﻔـﺲ ﻣﯿﮑﺸــﻢ ﺩﺭﻫﻮﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯿﻬـﺎﯼ ﻧﺎﺑﺖ
"ﺍﻟﻬﯽ "
ﺳﭙﺎﺱ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻭﺧﺪﺍﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ
مراقب باشیم انتظارما ،انتظار یهودی نباشد!
«همین انتظار كه امروز ما نسبت به حضرت مهدی (عج) داریم، یهود نسبت به پیامبر اسلام داشتند. یهودیان بر اساس همین انتظار... به سوی مدینه روانه شدند و در اطراف آن خیبر، فدك و... سكنی گزیدند تا به هنگام ظهور پیامبر آخر الزمان نخستین بیعت كنندگان با او باشند... اما وقتی پیامبر موعود به رسالت مبعوث شد، نه تنها با او بیعت نكردند، بلكه در مقابل انجام رسالتش خدعه، توطئه و صف آرایی كردند. آنها گمان می كردند كه فاصله شان با پیامبر فاصله زمانی است، در حالیكه با آن حضرت، فاصله ی اخلاقی داشتند.
**سیمای اهل کوفه در آیینه ی روایات**
با توجه به اینکه اهالی کوفه همواره پشتیبان اهل بیت عصمت و طهارت (علیه السلام) بوده اند، نکوهش های فراوانی در مورد آنها از سوی دشمنان به عمل آمده است، بنابراین احادیث مربوط به کوفه و «ظهر کوفه» را با روایاتی پیرامون «اهل کوفه» پی می گیریم:
امام باقر (علیه السلام) در این باره فرمودند:
«إنَّ وَلایَتَنَا عُرِضَتْ عَلَی أهْلِ الأمصَارِ فَلَمْ یَقْبَلْهَا قَبولَ أهْلِ الکُوفَهِ بِشَیء»(1)
«ولایت ما به اهل شهرها عرضه شد، اهالی هیچ شهری همانند اهل کوفه آن را نپذیرفتند.»
بقیه در ادامه مطلب
هر جا که میروم می بینم بالای میز خود نوشته اند :
هدف ما جلب رضایت شماست …!
هدف ما جلب رضایت مشتریست …!
ای کاش همه می نوشتند :
هـدف ما جلب رضــــایت خــــدا و یوسف زهراست
ﺁﻗــــــــﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ! ﻣﻦ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ...
ﺩﺍﺭﺍئیَـــــﻢ ﺗﻮﯾﯽ ﺩﻝ ﻭﺟﺎﻧﻢ ﻓـــــﺪﺍﯼ ﺗﻮ،
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻤﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﺁﻭﺍﯼ ﻗﺪﺳﯽ ﺍﺕ
ﺟـــــﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﻔَﺲ ﺁﺷﻨﺎﯼ ﺗﻮ
ﻭﻗﺘﯽ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺍﺑﺮﻫﺎ،
ﮔﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ
ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﺍﻋﺠﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺑﺎ ﺷﻌﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻣﺪ ﺍﺯ ﭼﺸـــــﻢ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ
ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺳﻔﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯼ
ﺗﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻫﺮ ﺩﻭﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺗﺎ ﮔﺮﻩ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻫﻢ
ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻭ ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ
ﺁﻗــــــــﺎ ﺑﯿﺎ ﮐﻪ ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ...
ﺳﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻃﻨﯿﻦ((اﻧﺎﻟﺤﻖ )) ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ.
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺷﻔﺎﻋﺘﻤﺎﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻃﻠﺴﻢ...
ﻭﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﯼ ﺭﺑّﻨﺎﯼ ﺗﻮ..
ای کاش هفت سین مان را در جمکران میگستردیم
و در آن به جای سفره، "سجاده ای" میانداختیم به گستردگی زمین...
و"ستاره ای" از آسمان به زیر میکشیدیم به یاد تو...
و "ساعتی" برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت
و "سدر" را به یاد سدره المنتهی مصطفی (ص) بر سجاده میریختیم!
و "سیصد و سیزده سرباز" و "سلاحی" به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم " شاهِراً سَیْفی ، مُجَرِّداً قَناتی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعی فِی الْحاضِرِ وَ الْبادی " و با شمیشر آخته، و نیزه برهنه، پاسخ گویان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و بادیه ایم.
و سین ششم سجاده مان را از خدا میخواهیم تا "سرمه" کشد چشمانمان را به وصال دیدارش... و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی...
اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَة منِّی اِلَیْهِ
و سین هفتم را نیز من بر این سجاده مینشانم " سلام علی آل یاسین".
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (عج) که صد البته نزدیک است.
امام صادق (علیه السلام) در پشت «کوفه» در سه جا از مرکب خود پیاده شد و در هر یک، دو رکعت نماز گزارد. ابوالفرج سِنْدی که در محضر امام (علیه السلام) بود، عرضه داشت: این سه مورد که نماز گزاردید، کجا می باشند؟
فرمودند: «نخستین محل، محل قبر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و محلّ دوم محلّ دفن سر مبارک حضرت امام حسین (علیه السلام) بود و محلّ سوم منبر حضرت قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است.» (1)
امام باقر (علیه السلام) در ضمن یک حدیث طولانی که در مورد کیفیت بنای «کعبه ی معظّمه» توسط حضرت آدم (علیه السلام) به تفصیل سخن گفته، در مورد ارکان چهارگانه ی آن فرمودند: «فَرَفَعَ قَواعِدَ البَیْتِ الحَرامِ بِحَجَرٍ مِنَ الصَّفا و حَجَرٍ مِنَ المَرْوَهِ و حَجَرٍ مِنْ طُورِ سَیْنَاءَ وَ حَجَرٍ مِنْ جَبَلِ السَّلامِ و هُوَ ظَهْرُ الکَوفَه » (2)
«عمودهای بیت را با سنگی از صفا و سنگی از مروه و سنگی از طور سینا و سنگی از «کوه السّلام» که پشت کوفه است، ساخت و بالا برد.»
بقیه در ادامه مطلب
به احترام غم مادرت بیا مهدی جان
به قدر عمر کم مادرت بیا مهدی جان
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیا مهدی جان
.
.
.
آجرک الله یا صاحب الزمان
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«بِظَهْرِ الکُوفَهِ قَبْرٌ لَا یَلُوذُ بِهِ ذُو عَاهَهٍ إلَّا شَفَاهُ الله؛» (۳)
«در پشت کوفه قبری هست که هیچ صاحب مرضی به آن پناه نمی برد؛ جز اینکه خداوند او را شفا می دهد.»
معجزات و کرامات باهره ای که در «حرم مولای متّقیان (علیه السلام)» مشاهده گردیده، بیرون از شمار است، فقط اشاره می کنیم که ابن بطوطه در این باره می نویسد:
از این روضه کرامت ها ظاهر می شود که منشاء عقیده ی مردم بر اینکه قبر علی (علیه السلام) آنجاست، همان کرامت ها می باشد.
بقیه در ادامه مطلب